رویداد رسانهای حریر، با عنوان «زن، خانواده، رسانه؛ از هنجار تا ارزش» و با محوریت زن و خانواده، تولیدات رسانهای در حوزه سینما را مورد نقد و بررسی قرار داد.
به گزارش روابط عمومی فرهنگستان هنر، این رویداد، به همت معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری و مشارکت فرهنگستان هنر و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، جمعه ۱۷ آذر ۱۴۰۲ در مجموعه فرهنگی هنری آسمان فرهنگستان هنر برگزار شد و در این رویداد مجید شاهحسینی، رئیس فرهنگستان هنر، انسیه خزعلی، معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده؛ محمد مهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، استادان و فعالان رسانهای حضور داشتند.
تولید بیش از 30 فیلم با محوریت خانواده و سرداران دفاع مقدس
محمدمهدی اسماعیلی با بیان اینکه جامعه زنان امروز جامعهای فرهیخته و ارزشمند است، اظهار کرد: این جامعه پر از عناصر برجسته و اهل فکر و وجودشان مغتنم است.
وی افزود: هنوز جایگاه واقعی بانوان در فضای اجرایی کشور و تصمیم گیریها تثبیت نشده است، اما با کاری که در دولت سیزدهم شروع کردهایم شاهد حضور دلگرمکننده بانوان و اقدامات اثرگذار هستیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامهداد: بنای ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که فضا را برای حضور عناصر شایسته زنان فرهیخته آماده کنیم و اسوهسازی را در دستور کار قرار دهیم؛ بر این اساس بهزودی همایش تجلیل از «مرضیه دباغ» به عنوان زن تراز انقلاب اسلامی برگزار و این موضوع ادامه خواهد داشت.
اسماعیلی در این رویداد در پاسخ به انتقاد یکی از حاضران، تاکید کرد: برخی توقع دارند ما مانند نهادهای نظامی و امنیتی عمل کنیم، اما ما چنین توانی نداریم و باید با تغییرات در مزاج فرهنگی، موضوعات را پیش ببریم.
وی اضافهکرد: ما مجموعه تولیدی و تنظیمگر هستیم، در حوزه تنظیمگری در محدوده قوانین فعالیتهایی را انجام دادهایم و در حوزه تولیدی با تولید فیلمهای مناسب جریانسازی مزاج مردم را انجام میدهیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با تاکید بر اینکه برخی از ابتدای دولت با وزارت فرهنگ چالش داشتند، یادآور شد: این چالشها به خاطر این است که ما پای مرزها ایستادهایم.
اسماعیلی با اشاره به وضعیت تولید فیلم در دورههای گذشته با این دوره، گفت: تاکنون ۳۰ فیلم برای حضور در جشنواره فیلم فجر اعلام آمادگی کردهاند و مجموعه فارابی که در سالهای گذشته فقط ۲ فیلم مشارکتی داشت، امسال ۱۷ فیلم برای جشنواره معرفی کرده است که این فیلمها در عرصه خانواده و سرداران دفاع مقدس هستند.
رسانه ابزار قدرتمندی در سقوط یا تعالی جامعه است
انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در این مراسم اظهار کرد: لازم است رسانهها رویکرد خود را اصلاح کرده و بیش از پیش به داشتهها و میراث ناملموس بپردازند؛ رسانه باید به ارزشها پرداخته و آنها را به نسل بعد نیز منتقل کنند.
وی با ابراز تأسف از شکاف بین نسلی ایجادشده عنوان کرد: به خطر افتادن بنیان خانواده از سویی بستگی به رسانه، فضای مجازی دارد که باعث بسیاری از هم پاشیدگی خانوادهها شده و بخش دیگر مربوط به محتوایی است که در این بسترها نشر پیدا میکند.
خزعلی اضافه کرد: فضای مجازی و بسترهای مرتبط با آن میتواند ابزار خوبی باشد و از آن برای مبارزه با ضد ارزشها استفاده کرد؛ اما از سویی هم میتواند بستر ترویج محتواهای نامناسب، تحقیرآمیز، خشونت، بیبند و باری و جابهجایی ارزشها، انزواطلبی، افزایش جرائم و بزهکاریها که همه تحتتأثیر برخی از فیلمها، بازیهای رایانهای هستند، بشود.
وی گفت: رسانه میتواند ابزار قدرتمندی برای سقوط و یا تعالی باشد؛ این وظیفه اصحاب رسانه است که فضای مجازی را فرصت بدانند و برای ترویج ارزشها و خوبیها تلاش کنند.
رویداد حریر ترغیب اهالی فرهنگ و هنر به تولیدات خانواده محور است
ندا ملکی، دبیر این رویداد ضمن خیرمقدم به اصحاب رسانه و هنر، گزارشی از روند برگزاری این رویداد ارائه داد و گفت: انشالله رویداد حریر سرآغاز خجسته و مبارکی در عرصه تولیدات رسانهای زن و خانواده محور باشد. این رویداد به همت معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری با هدف توسعه تولیدات رسانهای در اسفندماه 1401 کار خود را آغاز کزد، پس از آن فرهنگستان هنر و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به این رویداد پیوست.
وی درباره اهداف این رویداد توضیح داد: بازنمایی و تصویر درست از خانواده ایرانی، ترغیب ذائقه اهالی فرهنگ و هنر به تولیدات خانواده محور، تبدیل محتوای ناب دینی به شکل درست رسانهای با تمرکز به نهاد خانواده، ارائه الگوی مطلوب و مواردی از این دست ازجمله اهدافی است که در این رویداد دنبال میشود.
دبیر و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران سپس به توضیح برنامه این رویداد پرداخت و گفت: رویداد رسانهای حریر در چهار میز تخصصی «زن، رسانه و جنسیت» با ارائه فریبا علاسوند و محمدتقی کرمی، «تصویر خانواده ایرانی؛ از واقعیت تا مجاز» با حضور سهیلا صادقی فسائی، «اندام واره، خانواده، آرامش، خوشبختی» با حضور رضا پورحسین و «سینما؛ تصویر جامعه فردا» با حضور مجید شاه حسینی برگزار خواهد شد.
صاحبان فرهنگ همان صاحبان رسانه هستند
فریبا علاسوند، عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده در میز «زن، جنسیت و رسانه» رویداد حریر اظهار داشت: میخواهم موضوع زن، رسانه و جنسیت را در رسانههای خارجی موشکافی کنم. جهان رسانهای ما گرتهبرداری از رسانههای جهانی است و آنچه در سینما و رسانه جهان پخش و مهم میشود به داخل کشور هم نفوذ پیدا میکند و اتفاقاً نسل جوان ما با سینمای غرب بیش از سینمای داخلی آشنا است.
علاسوند با اشاره به تسلط یک جریان حرفهای بر رسانه در سینمای غرب افزود: رسانه با تحریک عواطف و احساسات تاثیرش از آنچه در حوزههای رسمی آموزش صورت میگیرد بیشتر است و در واقع صاحبان فرهنگ همان صاحبان رسانه هستند. ارائه تحلیل از زن و جنسیت در رسانههای غربی و آنچه که سینمای غرب به دنبال آن است ضرورت انکارناپذیری دارد. جریان پیش دستانه و آوانگارد تولیدات رسانه غربی ما را در حاشیه قرار داده است و شاید ما هیچ وقت نتوانیم در این حوزه هماورد با رسانه غرب باشیم چون ذات رسانه لهو و سرگرمی است و سرگرمی در نگاه ما در عین اینکه بسیار مهم است قیوداتی بر آن وارد است.
به گفته این عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده ما سرگرمیهای حلال داریم. بنابراین نه به لحاظ کیفی و نه به لحاظ کمی جریان دینی نمیتواند همانند جریان الحاد عمل کند. اما فهم جریان سلطه ضروری است.
علاسوند همچنین گفت: جریان فمینیست ضمن اینکه تلاشش بر این بود جریان فکری خود را از طریق سیاست دنبال کند و خیلی هم در این زمینه موفق بود و سیاستهای خودش را توسط سازمانهای بینالمللی و منطقهای در قالب اسناد و کنوانسیونها پیش برد بسیاری از مسائل تئوری خود را هم از طریق دانشگاهها کلید میزند اما هر حوزهای تاثیرات خودش را دارد و این تاثیرات در حوزه سیاست با کندیهای خودش مواجه است؛ اما اثر رسانه بر روی جامعه به مراتب قویتر است و جریانهای فمینیستی از آن به خوبی استفاده کردند.
وی معتقد است بحث رمان و فیلم در زمینه اثرگذاری در جامعه بسیار مهم است، چون رمانها و فیلمهای فمینیستی زیادی تولید شده است که پشت آنها مجموعه پشتیبان نظری قویای وجود دارد که مضمون مورد نظر را به صورت فوقالعاده میپروراند.
این عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده تاکید کرد: آنچه در حوزه سینما در غرب اتفاق میافتد در راستای کلان سیاستهای حوزه جنسیت است که ما این را در کشور خودمان نداریم. رمانها و سریالهای بسیار تکنیکی و خوش ساختی که برخی فکر میکنند فقط به دنبال توسعه فساد هستند؛ اتفاقاً پروژههای فمینیستی و حوزه جنسیت را پیشرانی میکنند.
علاسوند در پایان افزود: در واقع محصول رسانهای به درستی متولد میشود و دیالکتیکی که بین عناصر مختلف ایجاد میشود، یک هم افزایی درستی ایجاد میکند. در حالی که در کشور ما فاصله و شکاف بین نظریه و محصول رسانهای پر نمیشود و باقی میماند و عمیقتر میشود.
تصویر درهمتنیده مردانگی و زنانگی در سینمای ایران
محمد تقی کرمی، عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه علامه با موضوع «تصویر مردانگی در سینمای ایران» مطالب خود را ارائه کرد و گفت: تصویر مردانگی و زنانگی در سینمای ایران در هم تنیده است. اگر در تصویری قاب میزنیم به آن ربط ارزشی میدهیم و میخواهیم چشمانداز خود را روشن کنیم.
وی در همین زمینه اضافه کرد: سینمایی داریم که مورد حمایت حاکمیت است، یک سینمای اندیشهای داریم و یک سینمای بدنه، اما سوال من این است که این سینما چگونه مردانگی را روایت میکند؟ بر اساس نظریه مارک کانر مردانگی الگوی ثابت و ایستایی نیست ولی سینمای ما در حال روایت نوعی خاص از مردانگی است.
کرمی همچنین تاکید کرد: آن چیزی که در پس چشمانداز نظری این نگاه وجود دارد این است که از انتهای دهه 60 و ابتدای دهه 70 ما با تصویری از روایات مردانگی مسلط مواجه هستیم که یک مردانگی مضطرب و بلاتکلیف و خشن و فاقد عقلانیت است.
به گفته وی چراغ اول این داستان را آقای مهرجویی باهامون روشن میکند و در سگ کشی بیضایی و قرمز فریدون جیرانی، در هر کدام از این فیلمها حرکتی داریم به سمت تخریب مردانگی و برساخت یک مردانگی آشفته و به تعبیر باتلر چیزی که تکلیفش با خودش مشخص نیست. که این مردانگی توسط یک زنانگی رام و آرام میشود و به انقیاد در میآید.
وی معتقد است اما از جایی به بعد یعنی از سال 1388 به بعد و تا این اواخر تصویری از مردانگی میبینیم که بسیار اغراقآمیز است چه در نسبت با زنان و چه در ارتباط خود مردان با یکدیگر، تا جایی که در مغزهای کوچک زنگ زده مردان بیمنطق و خشنی را میبینیم که آنقدر خشونت میورزند که به نابودی خودشان منتهی میشود.
این عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه علامه در ادامه گفت: اما چرا این اتفاق میافتد و پیامدهای این تخریب چیست؟ سینما این بار تخریب مردانگی را نه از منظر یک پروژه جنسیت، بلکه از منظر پروژه سیاسی دنبال میکند. یعنی تخریب مردانگی در دهه 70 با هدف جنسیتی اتفاق میافتد به نقد مردسالاری میپردازد.
کرمی تصریح کرد: اما از دهه 80 سینمای ایران پروژه تخریب مردانگی را به مثابه پروژه تخریب جمهوری اسلامی دنبال میکند، یعنی مردانگی استعاره از جمهوری اسلامی میشود. چرا مردانگی نماد جمهوری اسلامی میشود؟
وی در پاسخ به این سئوال تاکید کرد: چون مردانگی نماد اقتدار، سنت و محافظهکاری است. کارگزاران این پروژه سیاسی قرار است نظام حقوقی و نظام سلسله مراتب و اقتدار را به چالش بکشند.
کرمی با طرح این سئوال که پیامدهای این مسئله و این نوع بازنمایی چیست؟ گفت: وقتی شما کف خیابان مشکل پیدا میکنید باید ببینید کجا کاشتید که دارید برداشت میکنید. و در واقع ما داریم مردانگی و زنانگی آشفتهای به مردان و زنان و پسران و دختران این مرز و بوم القا میکنیم و ما از این مرد برساخت شده در سینما نباید انتظار داشته باشیم سکان خانواده را هدایت کند.
تصویر خانواده ایرانی از واقعیت تا مجاز
میز دوم به موضوع «تصویر خانواده ایرانی از واقعیت تا مجاز» با سخنرانی سهیلا صادقی فسائی، استاد تمام دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران اختصاص داشت. فسائی سخنان خود را با حضور خود در شورای پروانه نمایش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آغاز کرد و گفت: حضورم در شورای پروانه نمایش این ویژگی را داشت تا به مطالعه 130 فیلمی که در سال 1400 ساخته شده بود بپردازم و جامعه آماری مورد مطالعه مناسبی برای تحلیل در دست داشته باشم.
وی به نقد فیلمهای ساخته شده با نگاه جامعهشناختی پرداخت و گفت: فیلمها تاثیرگذاری بسیاری روی فرهنگ دارد. البته سینمای ایران چه در قبل یا بعد از انقلاب فیلمهای فاخری داشته ولی آنچه امروز در حال بازنمایی است بسیار نزدیک به فیلمهای قبل انقلابی است و بیشتر ضد فرهنگ عمل میکند.
این پژوهشگر حوزه علوم اجتماعی در همین زمینه افزود: سینما یکی از مهمترین فعالیتهای فرهنگی محسوب میشود که با تولید محتوا و تولید معانی در زندگی ما جایی برای خود باز کرده است. سینمای پیش از انقلاب سینمای سیاسی نبوده و بیشتر جنبه سرگرمی در حد ابتذال داردو زنها به عنوان اُبژههای جنسی با هنجارهای جامعه دست و پنجه نرم میکنند و طلاق، فرار و مواردی از این معضلها در فیلمها موج میزند.
وی دهه نخست انقلاب را عصر پاکدامنی سینمای ایران نامید و افزود: بعد از انقلاب اسلامی سینمای ایران وارد عصر پاکدامنی میشود و حضور زنان کمرنگ است و زن و خانواده از قداست بسیاری برخوردار است که در جهان انقلابی درک شده است. بعد از دوره اصلاحات چرخشی قابل ملاحظه در سینما اتفاق میافتد و با برگشت به دوران قبل از انقلاب شاهد کنشها و کارکردهایی هستیم که خود بهوجود آورنده معضلات اجتماعی هستند.
صادقی به نقد سینمای کنونی پرداخت و تصریح کرد: نباید به بهانه سرگرمی و فروش گیشه یا شرکت در جشنوارههای خراجی چوب تاراج به مناسبات و فرهنگ ایران بزنیم. یک موقه است که با مردم فیلم میسازید یک زمان درباره مردم به عنوان اُبژههای اجتماعی فیلم میسازید که این دو بسیار متفاوت عمل میکند.
به گفته صادقی فسایی، باید نقدمان چارچوب هنجاری داشته باشد و در سینما بسیاری از ارزشها و مسایل اخلاقی را رعایت کنیم و نه تنها باید از آنها صیانت کرد بلکه با بازتولید آنها باید بها داد و ارزشگذاری کرد. یکی از نقدهایی که باید به اهالی سینما کرد این است که پژوهش گریز هستند و اگرچه فیلم میسازند اما به نظر میآید که هیچ تحقیقات دانشگاهی و علمی پشتوانه فیلمها نیست و گویی با علوم اجتماعی بیگانه هستند.
وی در پایان صحبتهای خود با آوردن مثالهایی از فیلمهای ساخته شده به نقد صریح آنها پرداخت. نامنجسمبودن، تکراری بودن، نداشتن ادعای راستین، اغراقآمیز بودن در ناهنجاریهای اجتماعی و مباحثی از این دست را به عنوان مشکلات بسیاری از فیلمهای ساخته شده دانست.
ضرورت اندیشهورزی در سینمای ایران
این رویداد با سخنرانی رضا پورحسین، رئیس دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران، در میز «اندامواره، خانواده، آرامش، خوشبختی» ادامه یافت. وی با اشاره به ضرورت اندیشهورزی در فرهنگ فیلمسازی گفت: ما در سینما فقر اندیشهورزی داریم، فقر اندیشه نداریم. یعنی در تبدیل عنصر اندیشهورزی به کار نمایشی دچار مشکل هستیم.
وی با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری افزود: ایشان تأکید میفرمایند که شما هر منویاتی دارید باید به زبان هنر بیان کنید و از سطح به عمق حرکت کنید. شما باید اندیشه را ترجمه کنید و به قالبهای فیلم مستند و پویانمایی ببرید.
رئیس دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران با بیان اینکه بحثهای پیچیده فکری در تلویزیون مخاطب یک صدم درصدی دارد، اظهار داشت: معدل سینمایی ما معدل سینمای اندیشه ورز نیست. نکته جالب اینکه تکلیف برنامهریز با کسی که میداند چه میکند معلوم است زیرا او چارچوب دارد.
پورحسین ادامه داد: ما عمدتاً با کسانی مواجه هستیم که هیچ دریافتی از مبانی نظری کاری که میسازند ندارند و دستگاه فکریشان با تک گزارههای مختلف و بدون اندیشه تغذیه میشود. یعنی با استناد به یک گزاره و بدون اینکه بدانند بکگراند آن اندیشه چیست فیلم میسازند. این در حالی است که کار رسانه پرتاب مولکولهای شناختی است.
این کارشناس رسانهای خاطرنشان کرد: جالب اینکه 270 شبکههای فارسی زبان، یک حرف واحد را به هزار صورت بیان میکنند اما به ما که میرسند میگویند زیاد حرف نزنید اشباع میشود.
وی با اشاره به اینکه واژه یادگیری و آموزش با هم متفاوت هستند، گفت: اهمیت سینما به این دلیل است که عرصهای برای یادگیری فراهم میکند. گاهی بعضی فکر میکنند اگر فلان فیلم را ببینند اتفاقی نمیافتد در حالی که پارادایم فکری آن فیلم روی دستگاه معرفتی ما تأثیر میگذارد.
او یادآوری کرد: بهترین شیوه یادگیری آن است که رفتاری را بازسازی کنیم و سینما این کار را انجام میدهد. اگر ما خانواده را درست تعریف کنیم و درست نمایش بدهیم، لحظه لحظه و رگه رگه مفاهیم آن در ذهن مخاطب بازسازی میشود. این قدرت رسانه است که میتواند این رگهها را از طریق فیلم در جامعه جاری کند.
سینما تصویر امروز جامعه نیست، بلکه تصویری از فردای آن است
مجید شاهحسینی، رئیس فرهنگستان هنر، در چهارمین میز این رویداد که به موضوع «سینما، تصویر جامعه فردا» اختصاص داشت، سخنان خود را با محوریت خانواده و سینما آغاز کرد و گفت: در حال حاضر بسیاری از رفتارهای خانواده با تأثیرپذیری از پرده سینما اتفاق میافتد و سینما میتواند فردای ما را به تصویر بکشد.
وی در همین زمینه به سخنان خود ادامه داد: سینما عرصه خلق است و خلقِ مجاز، مقدمهای است در شکلگیری دنیای پیرامون ما. معمولا سینما را از منظر فلسفه نگریستن در جامعه ما رایج نیست و سینما را از میانه راه به ما معرفی میکنند و آن را به مثابه سرگرمی و گاه تجارت و یا صنعت میدانند، حال آنکه درباره فلسفه سینما سخنی به میان نمیآید. هر مفهومی ابتدا تعریف فلسفی خود را بیان میکند تا بعدا از این ظرف فلسفی متوجه شویم، ابعاد حدود و ثغور آن تا کجاست؟ ماهیت آن چیست و چه توقعی میتوانیم از آن داشته باشیم؟.
شاهحسینی در تشریح بیشتر این مطالب افزود: کسانی صرفا سینما را عرصه تفریح و سرگرمی میدانند و دلیل آن را اینگونه بیان میکنند که این همه تحلیل و توصیفی که منقدین و یا افراد علاقهمند به سینما یا جامعهشناسی سینما بیان میکنند، برای ما محسوس نیست؛ من فیلم را میبینم و از آن لذت میبرم و به اندازهای باریکبین نیستم که به بطن و کُنه فیلم توجهی نشان دهم. این سخن بسیار ابتدایی است و به گزارهای نادرست برمیگردد، به این معنا که هرچه را متوجه میشویم تاثیر میپذیریم.
وی سینما را نوعی آموزش پنهان دانست و در این زمینه تصریح کرد: در دنیای امروز سینما را نه به تنهایی سرگرمی entertainment میدانند و نه اطلاعات Information، از واژه مجعول Infortamat استفاده میکنند، جنسی از سرگرمی که به شما آموزش میدهد. سینما از جنس سرگرمی آموزش پنهان Hidden education است. چون شما را در سالنی تاریک در مقابل پرده قرار میدهد که فقط فیلم را میبینید و بدین شکل جهان مجازی خود را به شما تحمیل میکند. شما نام اصلی بازیگران را میدانید، اما در صحنه سینما پدیده پیچیدهای شکل میگیرد و اراده میکنید اطلاعات خود را انکار کنید و جهان مجازی آن را میپذیرید و این همان جادوی سینماست. عموم مردم اینگونه فیلم تماشا میکنند چون اگر آن را باور نداشته باشند از آن لذت نخواهند برد و به این شکل دست به خودهیپنوتیزمی میزنند. در هنگام تماشای یک فیلم، در جهانی مجازی، تنها و بیپناه میمانید، چون اراده کردید که ندانید و اراده کردید در مقابل فیلم فاقد اراده باشید. چنین فردی مانند آن است که در اتاق عمل قرار دارید که ارزشهای اخلاقی و درونی شما دستکاری میشوند و شیوه زندگیتان تحت تاثیر سینما ناخودآگاه تغییر میکنند و بسیاری از تصمیمات ناخودآگاه خود را مانند انتخاب شغل، رشته تحصیلی، انتخاب همسر و دیگر تجربیات زندگیتان از آن متأثر خواهد شد.
رئیس فرهنگستان هنر، به مستندی پرداخت که درباره تاثیرات هالیوود بر آمریکاست و یادآور شد: سال 2010 مستندی در شبکه ( TCM (Turner Classic Movies ساخته شد. این مستند که بهترین مستند تولید شده درباره هالیود شمرده میشود و زمان آن 6 ساعت و 44 دقیقه و عنوان آن Moguls & Movie Stars: A History of Hollywood است که ترجمه آن «مغولها و ستارگان سینما: تاریخچه هالیوود» میشود، میخواهد نشان دهد که چگونه بنیانگذاران یهودی مهاجر که به آنها مغولهای هالیوود میگفتند، سرزمین آمریکا را تسخیر کردند.
وی در همین زمینه به تشریح بیشتر پرداخت و گفت: در واقع آنها میگویند ما یهودیان مهاجری بودیم که از اروپای شرقی به آمریکا مهاجرت کردیم و در جامعه در مناطق فقیرنشین و در مشاغل پست زندگی کردیم و در نهایت راه پولدار شدن را آموختیم و به صنعت سرگرمی روی آوردیم تا صنعت سینما بهوجود آمد. این مستند نشان میدهد که آنها چگونه صاحب سینما شدند و چگونه با رویاسازی اصل آمریکا را شکل دادند و صاحب شرکت TCMکه خود یهودی است این مستند را به قصد افشاگری نساخته، بلکه افتخار میکند و میگوید که ما مغولها در یک مانور رسانهای آمریکا را تسخیر کردیم و ما رویای یهودی خود را تبدیل به رویای آمریکایی کردیم که تبدیل شد به شیوه زیست آمریکایی و شیوه زیست آمریکای شد شیوه زیست جهان و این مسئله را بهعنوان فتحنامه خود اعلام میکنند و به آن افتخار دارند.
عضو پیوسته فرهنگستان هنر در ادامه به جامعه آمریکایی پیش از سینما پرداخت و خاطرنشان کرد: در دهه 1920 که تا قبل از آن آنگلوساکسونهای پیوریتن بر آمریکا چیره بودند و نهاد خانواده بسیار باارزش بود، تعداد فرزندان زیاد و ساختار خانواده خوشهای بود و همچنین شرب مسکرات در آن ممنوع بود در چنین جامعهای با ورود سینما به عرصه زندگی مردم، امریکا با تغییرات چشمگیری مواجه شد. گرچه در اولین فیلمهایی که به بر پرده سینما آمد، آدمهای بد اجازه شرب خمر داشتند، اما سینما ابزاری برای امر است نه نهی از منکر و سینمای داستانی هر نهی را تبدیل به امر میکند و در جهان مجاز، جهانی واقع خلق مینماید.
عضو پیوسته فرهنگستان هنر، به بحران سالهای 1930 تا 1933 اشاره کرد که به جنگ الکل در آمریکا لقب گرفت و حتی برنده شدن روزولت در انتخابات را به دلیل آزادی شرب خمر عنوان کرد. وی در تشریح این پدیده نقبی مجدد به فیلمهایی زد که در دهه 1920 به بعد در آمریکا ساخته شده بود و تصریح کرد: سینما تصویر امروز جامعه نیست تصویری از فردای آن است. سینما تصویر ماقبل واقعیت است.
مجید شاهحسینی با نشان دادن تصاویر بازیگران و فیلمهایی که در این دهه ساخته شده بود، به تحلیل و آسیبشناسی آن پرداخت و عنوان کرد که معمولا فیلمسازان به دنبال سینمای داستانی هستند تا مستند زیرا سینمای مستند بر اساس پژوهش و تحقیق است و بار علمی دارد و نمیتوان در سینمای مستند خلاف واقع را نشان داد؛ برعکس در سینمای داستانی بدون هیچ تحقیق دانسته یا نادانسته فیلمساز فقط به دنبال منافع مادی یا معنوی آن است.
وی به دیگر تغییراتی که متاثر از سینما در آمریکا در حوزه مد و لباس، برهنهگری، همجنسگرایی و دیگر مسایل اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی رُخ داد، پرداخت و درباره هشداری که هنری فورد، صاحب کارخانه ماشینسازی فورد درباره تاثیرگذاری سینما بر جامعه داده بود، صحبت کرد که او را اولین شخصی معرفی کردند که متهم به توهم توطئه شده بود.
رئیس فرهنگستان هنر، به تاثیرات مثبت سینما نیز پرداخت و به ورشکستگی کشور آلمان اشاره کرد که با تولید فیلم «زنی روی ماه» در سال 1929 موجب تلاش آلمانها برای رویاسازی فردایی بهتر شد و آن را علتی دانست که در ده سال بعد توسط دانشمندی به نام «فون براون» بتوانند موشک به فضا بفرستند و در انتهای سخنان خود خاطرنشان کرد: همیشه قرار نیست ضد هنجارها در فیلمها رواج پیدا کند بلکه میتواند هنجار و ارزشها نیز با فیلمها اشاعه یابد.
در حاشیه برگزاری این رویداد از کتاب عکس با موضوع «سبک زندگی شاد خانواده ایرانی- اسلامی» رونمایی شد. این کتاب که قصد دارد تصاویر مطلوب خانواده ایرانی را بازنمایی کند در ۲۲۰ صفحه و به همت 800نفر از عکاسان توسط انجمن عکس سازمان بسیج هنرمان و بخشی از نهادهای فرهنگی منتشر شده است.
|